ترجمه
و در آن (تورات) برایشان مقرر كردیم كه (در قصاص) جان در برابر جان و چشم در برابر چشم و بینى در برابر بینى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان باشد و همهى زخمها را (نیز به همان ترتیب و اندازه) قصاص است. پس هر كه آن را صدقه دهد، كفّارهى گناهانش محسوب شود و كسانى كه به آنچه خدا نازل فرموده حكم نكنند، پس آنان همان ستمگرانند.
نکته ها
در آیهى قبل گفته شد كه تورات هدایت و نور است، در این آیه، قانون قصاص مطرح شده و شاید نشان آن باشد كه قانون قصاص درجامعه، سبب نور وهدایت است. همانگونه كه در آیه دیگر مىخوانیم: «ولكمفىالقصاصحیوة» [105] براى شما در قصاص حیات وزندگى است.
نام بردن از چشم وگوش در قانون قصاص از باب نمونه است وگرنه آسیب به هر عضوى قصاص دارد. [106]
امام صادقعلیه السلام دربارهى این آیه فرمود: خداوند به اندازه آنچه از قصاص عفو شود، از گناهان او مىبخشد. [107]
در تورات، «دیه» نیست، مجرم یا قصاص مىشود یا عفو. امّا در اسلام، دیه به عنوان راه سوّم مطرح است. [108]
پيام ها
1- همهى انسانها، از هر نژاد و قبیله، فقیر و غنى، در مقابل قانون یكسانند، و خون كسى رنگینتر از دیگرى نیست. [109] «النّفس بالنفس»
2- قصاص، در ادیان پیشین هم بوده است. [110] «كتبنا علیهم فیها» (اسلام و ادیان دیگر، قوانین مشابهى دارند.)
3- صدقه، تنها انفاق مالى نیست، عفو و گذشت از مجرم هم نوعى صدقه است. «فمن تصدّق به»
4- عفو ما از مجرم، عفو الهى را بدنبال دارد. «فهو كفّارة له» (شاید هم مراد این باشد كه عفو ما، كفاره گناه مجرم باشد و او در قیامت، به خاطر عفو ما گرفتار عذاب نشود) [111]
5 - در اسلام همراه مسائل كیفرى، مسائل اخلاقى هم مطرح است. «وكتبنا علیهم فیها... قصاص فمن تصدّق به»
6- جریمهى مالى و حبس، به تنهایى نمىتواند عاملى براى بازداشتن مجرم از جرم باشد. «النّفس بالنّفس»
7- اگر حكم خدا جارى نشود، ظلم جامعه را فرا مىگیرد. «و من لم یحكم بما انزل اللّه فأولئك هم الظالمون»