ترجمه
و یهود گفتند: دست خدا بسته است. دستهایشان بسته باد و به سزاى این گفتار، از لطف خدا دور شوند. بلكه دو دست (قدرت) خدا گشوده است، هرگونه بخواهد انفاق مىكند و البتّه آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، كفر و طغیان بسیارى از آنان را مىافزاید و ما تا روز قیامت دشمنى و كینه در میانشان افكندیم. هر بار كه براى جنگ، آتش افروزى كردند، خداوند آن را خاموش ساخت. آنان همواره در زمین، به فساد و تبهكارى مىكوشند، و خداوند مفسدان را دوست نمىدارد.
نکته ها
آیه قبل، اشاره به سخنان خلاف و نامربوط یهود «و قولهم الاثم» و جلوگیرى نكردن علما از آنها بود، «لولا ینهاهم...» در این آیه نمونهاى بیان شده كه یهود مىگفتند: دست خدا بسته است ودیگر نمىتواند به ما قدرت وشوكت بدهد، آنگونه كه در گذشته قدرت داشتیم.
در روایات آمده است كه این آیه، عقیدهى یهود را نسبت به قضا و قدر و سرنوشت بیان مىكند. چون یهود مىپنداشتند در آغاز آفرینش دست خدا باز بود، امّا پس از آنكه همه چیز را آفرید، دست او بسته شد.
امام صادقعلیه السلام در توضیح این آیه فرمود: عقیدهى یهود این بود كه خداوند بعد از آفرینش، از تدبیر امور كنارهگیرى كرده است و چیزى را كم یا زیاد نمىكند. »قد فرغ من الامر فلایزید و لاینقص». [138]
در زبان عربى كلمهى «یَد» و در فارسى كلمهى «دست»، كنایه از قدرت و نفوذ است. مثلاً مىگوییم: فلانى در منطقه یا اداره دست دارد. دست فلانى قطع شد. دست ما به فلانى نمىرسد. در روایات هم آمده است كه اولیاى خدا دست خدایند. یعنى واسطه لطف او نسبت به مردمند.
امام باقرعلیه السلام دربارهى «كلمّا اوقدوا ناراً...» فرمودند: هرگاه جبّارى بخواهد آلمحمّدعلیهم السلام را نابود كند، خداوند او را درهم مىشكند. [139]
به گفته علامه طباطبایى: هرگاه فقر، گرسنگى و قحطى پیش مىآمد، یا آیات قرض دادن به خداوند نازل مىشد، مىگفتند: این قحطى و این سفارش به قرض الحسنه، نشانهى بسته بودن دست خداست.
پيام ها
1- رضایت به گناه دیگران، شركت در آن است. «قالت الیهود» (گرچه بعضى از یهود، نسبتِ دست بسته بودن به خدا مىدادند، ولى چون دیگران هم راضى بودند، این تفكّر انحرافى به همه نسبت داده شده است.)
2- بىلیاقتى و نااهلى خود را توجیه نكنیم. (شیطان، تكبّر خود را به اغواى الهى نسبت داد). «ربّ بما أغویتنى ...» [140] ، یهود هم محرومیّتهاى خود را با بخیل بودن خدا توجیه مىكردند. «ید اللّه مغلولة»
3- پاسخِ شبهه را باید قوىتر از شبهه داد. «ید اللّه مغلولة، یداه مبسوطتان» (آنان گفتند: دست خدا بسته است. آیه مىفرماید: بلكه هر دو دست خدا باز است، یعنى كمال قدرت دارد)
4- توبیخ باید مناسب با عمل باشد. «ید اللّه مغلولة، غلّت أیدیهم»
5 - همان گونه كه قرآن براى افراد متّقى، نور و هدایت است، براى افراد لجوج، طغیان و كفر مىآورد. «ولیزیدنّ... طغیاناً و كفرا»
6- طغیان و كفر، زمینهساز دشمنى و كینه است. «وألقینا بینهم العداوة...»
7- یهودیان، همواره فتنه مىكنند، ولى شكست مىخورند. «كلّما أوقدوا ناراً للحرب أطفأها اللَّه»
8 - هم القاى كینه و دشمنى به عنوان كیفر از جانب خداست، هم خاموش ساختن آتش جنگ از اوست. «ألقینا، أطفأها اللَّه»
9- دستیابى به محبّت یا قهر الهى، در اثر عملكرد ماست. «واللَّه لایحبّ المفسدین»