ترجمه
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! خداوند شمارا با چیزى از شكار كه دستها و نیزههایتان به آن مىرسد مىآزماید تا خداوند معلوم گرداند چه كسى در باطن از او بیم دارد (و تسلیم فرمان اوست و از شكار مىگذرد) پس بعد از این هر كه تجاوز كند، او را عذابى دردناك است.
نکته ها
در ایّام حج و حالت احرام، حاجى حقّ شكار ندارد. همان ایّام گاهى شكار تا نزدیكى انسان مىآید و مىتوان به راحتّى به آن دست یافت، ولى آزمایش الهى به این است كه دست به شكار نزنیم. در حدیث مىخوانیم: در عمرهى حُدیبیه حیوانات شكارى فراوانى براى مسلمانان ظاهر شدند كه مسلمانان مىتوانستند به راحتى آنان را صید كنند. [189]
در قرآن، مسألهى شكم و غذا، به عنوان یكى از اسباب آزمایش الهى مطرح شده است، به نمونههاى زیر توجّه كنید:
الف: آدم و حوا در مسألهى غذا شكست خوردند. «لا تقربا هذه الشجرة» [190]
ب: بنىاسرائیل در تحریم صید ماهى در شنبهها، شكست خوردند. «ولقد علمتم الّذین اعتدوا منكم فى السبت» [191]
ج: یكى از فرماندهان بنىاسرائیل هنگام عبور سربازانش از یك منطقه و رسیدن به نهر، فرمان داد كه از آب آن ننوشند، ولى یارانش جز اندكى، خوردند. «فشربوا منه الاّ قلیلاً» [192]
د: روزه گرفتن، خود یك آزمایش بزرگ است.
ه : نزدیك آمدن شكار به حجاج در حالت احرام، كه حقّ صید ندارند. «تناله أیدیكم»
سؤال: انسان كه چیزى را آزمایش مىكند، براى اطلاع و علم است، امّا خداوند كه همه چیز را مىداند چرا آزمایش مىكند؟
پاسخ: حضرت على علیه السلام در نهجالبلاغه مىفرماید: آزمایشات الهى براى آن است تا انسان در برابر حوادث تلخ و شیرین عكسالعمل نشان دهد و در برابر آن، استحقاق كیفر یا پاداش داشته باشد. [193] آرى، خداوند بر اساس عمل، كیفر و پاداش مىدهد نه بر اساس علم خود، همان گونه كه ما نیز به خاطر علم به هنر و كارآیى فردى به او پاداش نمىدهیم، بلكه باید براى ما كارى از خود نشان دهد تا مزد بگیرد.
سؤال: آیا مهمان وزائر خانه خدا، به خاطر شكار حیوانى باید به عذاب دردناك گرفتار شود؟
پاسخ: خود شكاركردن، عذاب دردناك ندارد، بلكه عذاب به خاطر شكستن قداست حرم و اِحرام و قانونشكنى اوست. «مَن اعتدى بعد ذلك فله عذاب الیم»
پيام ها
1- آزمایش مؤمنان، یك سنّت قطعى پروردگار است. «یا ایّها الّذین آمنوا لیبلونّكم» (حرف «لام» و فعل مضارع و نون تأكید، نشانهى قطعى بودن است)
2- خداترسى آنجا آشكار مىشود كه زمینهى گناه فراهم باشد و انسان خطا نكند. «تناله أیدیكم»
3- نعمتهاى در دسترس، وسیلهى آزمایشند. «لیبلونّكم اللّه بشىء... تناله ایدیكم»
4- هر چیزى كه دست ما به آن مىرسد، رزق و حلال نیست. «تناله أیدیكم»
5 - ملاك تقوا، خوف باطنى است، نه تنها حیاى ظاهرى. «یخافه بالغیب»
6- تكلیف و مسئولیّت، بعد از ابلاغ است. «بعد ذلك»
7- حاجىكه فرسنگها در بیابانها به عشق حقّ مىرود، گاهى یك شكاركوچك او را از پا در مىآورد و به نافرمانى مىكشد كه نتیجهى آن عذاب الهى است. «مَن اعتدى بعد ذلك فله عذاب الیم»