ترجمه
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، براى خداوند تسبیح گویند، فرمانرواىِ با قداستِ عزیز حكیم.
نکته ها
سوره قبل با «سبّح» و این سوره با «یسبّح» آغاز شد، شاید نشان آن باشد كه تسبیح براى خداوند، بوده و هست و خواهد بود.
شاید چهار صفتِ «الملك، القدوس، العزیز، الحكیم» در این آیه، مقدمه آیه بعد باشد كه مىفرماید: «هو الّذى بعث فى الامّیّین...» اگر خداوند براى شما پیامبرى مىفرستد، به خاطر نیاز خداوند به پرستش نیست، بلكه او حاكمى منزّه و مقتدر است و بعثت انبیا بر اساس حكمت اوست كه انسان را از طریق تزكیه و خودسازى و تعلیم و آموزش دین و حكمت، از ظلمات به نور برساند.
تسبیح خداوند، ریشه و اساس تمام عقاید و تفكرات صحیح اسلامى است:
توحید، بر اساس تسبیح و منزّه دانستن خداوند از شرك است. «سبحان اللّه عمّا یشركون»(1)
عدل، بر اساس منزّه دانستن خداوند از ظلم است. «سبحان ربّنا انّا كنّا ظالمین»(2)
نبوّت و امامت، بر اساس تسبیح خداوند است، یعنى خداوند منزّه است از این كه بشر را بدون راهنما و به حال خود واگذارد، بنابراین كسانىكه مىگویند: خداوند وحى و راهنمایى نفرستاده است، در حقیقت او را به درستى نشناختهاند. «و ما قدروا اللّه حقّ قدره اذ قالوا ما انزل اللّه»(3)
معاد، بر اساس تسبیح خداوند و منزّه دانستن او از كار عبث و بیهوده و باطل است. «ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانك»(4)، «افحسبتم انّما خلقناكم عبثاً و انّكم الینا لا ترجعون»(5)
آرى، اگر انسان خداوند را از هر عیب و نقص مبرّا دانست، عاشق و بندهى او مىشود، از او پروا كرده و بر او توكل مىكند و روابط اجتماعى و حركات و افعال خود را مطابق رضاى او تنظیم مىكند.
اهمیت و جایگاه تسبیح
در قرآن، هشت بار فرمان توكل، هشت بار فرمان استغفار، پنج بار فرمان عبادت، پنج بار فرمان ذكر و یاد خدا، دو بار فرمان تكبیر و چند بار فرمان سجده آمده است، ولى فرمان تسبیح، شانزده مرتبه آمده است.
امام صادقعلیه السلام از رسول گرامى اسلامصلى الله علیه وآله روایت مىكند كه آن حضرت فرمود: هرگاه بندهاى «سبحان اللّه» بگوید، هر آنچه در زیر عرش قرار دارد همراه با او تسبیح گویند و به گویندهى این سخن، ده برابر پاداش داده مىشود و هرگاه «الحمدللّه» بگوید، خداوند نعمتهاى دنیا را بر او ارزانى دارد تا زمانى كه با خداوند ملاقات كند و آنگاه نعمتهاى آخرت بر او ارزانى شود.(6)
تسبیح خداوند، نوعى تشكر از اوست. قرآن مىفرماید: هرگاه فتح و پیروزى به سراغ شما آمد خدا را تسبیح گویید. «اذا جاء نصراللّه والفتح... فسبّح بحمد ربّك»(7)
تسبیح خداوند، كفّاره كلماتى است كه در مجالس گفته یا شنیده مىشود. در حدیث مىخوانیم: رسول خداصلى الله علیه وآله هنگامى كه از مجالس برمىخاستند، ذكر «سبحانك الّلهم و بحمدك» را گفته و مىفرمودند: این كلمه، كفّاره مجلس است. «انّه كفّارة المجلس»
تسبیح، وسیله نجات است. قرآن درباره حضرت یونسعلیه السلام مىفرماید: «فلولا انّه كان من المسبّحین للبث فى بطنه الى یوم یبعثون»(8) اگر او تسبیحگو نبود، براى همیشه در شكم ماهى ماندگار بود.
در حدیث دیگرى مىخوانیم: هنگامى كه انسان «سبحان اللّه» مىگوید، تمام فرشتگان بر او درود مىفرستند. «صلّى علیه كل ملك»(9)
در سحرهاى ماه مبارك رمضان، سفارش به قرائت دعایى شده است كه تمام جملات آن با «سبحان اللّه» آغاز مىشود: «سبحان من یعلم جوارح القلوب...، سبحان ربّ الودود...»
در حدیث مىخوانیم: شخصى وارد خانه امام صادقعلیه السلام شد و حضرت را در حال نماز دید كه شصت مرتبه ذكر «سبحان اللّه» را تكرار فرمود یا مىخوانیم: امام صادقعلیه السلام در حال سجده پانصد مرتبه ذكر «سبحان اللّه» را تكرار فرمودند.(10)
تسبیح موجودات
در جهان بینى الهى، پرستش و عبادت خداوند مخصوص انسان نیست، بلكه همه موجودات در حال پرستشاند.
شخصى از پیامبرصلى الله علیه وآله معجزهاى درخواست كرد. حضرت مقدارى ریگ از زمین برداشت و در دست گرفت و به درخواست پیامبر و اذن الهى، صداى تسبیح سنگریزهها را شنیدند.(11)
رسول اكرمصلى الله علیه وآله فرمودند: چه بسیار مركبها كه از راكب خود بهترند، زیرا بیشتر ذكر خدا مىگویند.(12)
درباره تسبیح موجودات هستى، به چند نكته بایستى توجه شود:
الف) قرآن، تسبیح موجودات را آگاهانه و از روى علم و شعور مىداند: «كلٌّ قد علم صلاته و تسبیحه»(13)
ب) هركسى نمىتواند تسبیح سایر موجودات را درك كند: «ولكن لا تفقهون تسبیحهم»(14)
ج) تسبیح موجودات، گوناگون است. امام سجادعلیه السلام از امیرالمؤمنینعلیه السلام نقل فرمود كه: مرغان در هر صبحگاه خداوند را تسبیح نموده و قوت روز خود را مسئلت مىنمایند.(15)
نظامى، در این زمینه چنین سروده است:
خبر دارى كه سیاحان افلاك
چرا گردند گِرد مركز خاك
چه مىخواهند، از این منزل بریدن
كه مىجویند، از این محمل كشیدن
در این محراب، معبودشان كیست
از این آمد شدن، مقصودشان چیست
همه هستند سرگردان چو پرگار
پدید آینده خود را طلبكار
حافظ شیرازى نیز مىفرماید:
روشن از پرتو رویت، نظرى نیست كه نیست
منّت خاك درت، بر بشرى نیست كه نیست
ناظر روى تو صاحب نظرانند آرى
سرّ گیسوى تو در هیچ سرى نیست كه نیست
حاجى سبزوارى صاحب كتاب منظومه، نیز مىگوید:
موسیى نیست كه دعوى «انا الحق» شنود
ور نه این زمزمه اندر شجرى نیست كه نیست
مولوى نیز مىگوید:
جمله ذرّات عالم در نهان
با تو مىگویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیر و باهشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
پيام ها
1- در جهان بینى الهى، هستى در حال تسبیح خداست. «یسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض»
2- در تسبیح تكوینى، تفاوتى میان موجودات آسمان و زمین، میان جمادات و نباتات و حیوانات و انسان نیست. «یسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض»
3- ستایش، باید ملاك و میزان و دلیل داشته باشد. تسبیح، تنها سزاوار كسى است كه حكومت و قداست و عزّت و حكمت را با هم داراست. «یسبّح للّه... الملك القدّوس العزیز الحكیم»
4- پادشاهى و فرمانروایى خداوند، همراه با قداست و قدرت و حكمت است. «الملك القدّوس»
5 - حكومت خداوند، همراه با حكمت است. «الملك... الحكیم»
6- خداوند، عزیز است. «العزیز الحكیم» (همان گونه كه پیامبرش، ایمان آوردندگان به پیامبرش و قرآنش عزیز هستند. «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»(16)، «و انّه لكتاب عزیز»(17))
7- قدرتى ارزش دارد كه همراه با حكمت باشد، «العزیز الحكیم» خداوند هم قدرتمند است و هم حكیم، امّا قدرتمندى دیگران معمولاً با روحیه استكبار و استعمار همراه است.
توضيحات
سیماى سوره جمعه
سوره جمعه یازده آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
یكى از اهداف اساسى این سوره، ترغیب و تشویق و تحریص مسلمانان به حضور یكپارچه در اجتماع هفتگى نمازجمعه است.
این سوره با تسبیح خداوند و بیان بعثت پیامبر اسلام آغاز گشته و در ادامه از مسلمانان مىخواهد كه همچون یهود نباشند كه تورات به آنان داده شد اما آنان تحمل نكرده و به آن عمل نكردند و از مسلمانان مىخواهد هرگاه نداى نمازجمعه برخاست، دست از هر كارى بكشند و به سوى ذكر خدا بشتابند و در غیر این صورت سزاوار توبیخ و سرزنشاند.
قرائت سوره جمعه، در شب جمعه و ركعت اول نمازجمعه سفارش شده است.