1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 28
تفسير 72. الجن آية 2
Number of verses: 28
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ ۖ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا 2
که به راه راست هدایت می‌کند، پس ما به آن ایمان آورده‌ایم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرارنمی‌دهیم!

ترجمه
بگو: بر من وحى شده است كه گروهى از جن (به قرائت من) گوش دادند، پس گفتند: همانا ما قرآنى شگفت شنیدیم.
كه به سوى رشد هدایت مى‏كند، پس به آن ایمان آوردیم و هرگز احدى را شریك پروردگارمان قرار نمى‏دهیم.

نکته ها
«نَفر» به گروه سه تا هفت یا ده نفره گفته مى‏شود.
در جهان بینى الهى، هستى تنها دیدنى‏ها نیست ودیدنى‏ها مخصوص آنچه ما امروز مشاهده مى‏كنیم نیست.
نباید انسانى كه هر چند صباحى كهكشانى را كشف مى‏كند كه میلیاردها ستاره در آن است و معیار فاصله آن‏ها سال نورى است، توقّع داشته باشد كه با هستى به طور كامل آشنا باشد. بنابراین ما خود را در اختیار وحى قرار مى‏دهیم و به آنچه قرآن فرموده است اعتقاد داریم. قرآن درباره جنّ آیات زیادى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى‏كنیم:
آفرینش جنّ قبل از انسان بوده است. «والجانّ خلقناه من قبل»(19)
جنّ، جایگاهى همچون جایگاه انسان دارد، زیرا هدف از آفرینش او، نظیر هدف از آفرینش انسان است.«و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»(20) من جنّ و انس را نیافریدم مگر براى آنكه عبادت كنند.
مورد امر و نهى و خطاب و عتاب است. «یا معشر الجنّ و الانس»(21)
قدرت انتخاب دارد و لذا گروهى از آنان مؤمن و گروهى كافرند.
از آتش آفریده شده و شیطان از آن جنس است. «كان من الجنّ»(22)
گرچه ما او را نمى‏بینیم ولى او ما را مى‏بیند.«انّه یراكم هو و قبیله من حیث لاترونهم»(23)
مى‏تواند براى اولیاى خدا خادم باشد. قرآن مى‏فرماید: آنان براى حضرت سلیمان كار مى‏كردند. «یعملون له»(24)
تمام امور تعجب آور و ابتكارى، پس از چند روز عادى مى‏شود ولى قرآن كتاب عجیبى است كه ابدى است و هرگز عادى نمى‏شود. حضرت على‏علیه السلام در نهج‏البلاغه مى‏فرماید: «لاتفنى عجائبه»(25)
تمام امور تعجب آور از یك زاویه تعجب‏آور است، ولى قرآن از جهات بى شمارى این‏گونه است كه رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: «لا تحصى عجائبه»(26) قرآن از زاویه لفظ، محتوى، جامعیّت و هماهنگى با فطرت و نیاز بى نظیر است.
در حدیث مى‏خوانیم: هر كس با قرآن همنشین شود از جهتى هدایت و كمال رشد مى‏كند و از جهتى جهالت و ضلالت او برطرف مى‏شود. «ما جالس احد هذا القرآن الاّ قام عنه بزیادة او نقصان؛ زیادة فى هُدى او نقصان من عمى»(27)
در برابر قرآن چند نوع برخورد داریم:
شنیدن و ایمان‏آوردن: «سمعنا قرآناً عجباً... فآمنّا»
شنیدن و زیاد شدن ایمان: «اذا تلیت علیهم ایاته زادتهم ایماناً»(28)
شنیدن و طفره رفتن: «اذا انزلت سورة... استأذنك اولوا الطول منهم»(29)، «فاذا انزلت سورة محكمة وذكر فیها القتال رأیت الّذین فى قلوبهم مرض ینظرون الیك»(30)
پذیرش گزینشى: «افتؤمنون ببعض الكتاب و تكفرون ببعض»(31)
شنیدن و تهمت زدن: «ان هذا الّا اساطیر الاولین»(32)، «بل قالوا اضغاث احلام»(33)
شنیدن و تحقیر كردن: «لو نشاء لقلنا مثل هذا»(34)
تبلیغات علیه شنیدن آن: «لاتسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه»(35)
جنّ امتیازات قرآن را فهمید وگفت: «قرآناً عجباً» ولى عربهاى لجوج گفتند: قرآن عجیب نیست و ما هم اگر بخواهیم، مى‏توانیم مثل آن را بیاوریم. «لونشاء لقلنا مثل هذا»(36)
 راه رشد همان راه حق است. «یهدى الى الرشد»، «یهدى الى الحق»(37) و جالب آنكه این دو تعبیر از جنّ است.


19) حجر، 27.
20) ذاریات، 56.
21) الرّحمن، 23.
22) كهف، 50.
23) اعراف، 27.
24) سبأ، 13.
25) نهج‏البلاغه، خطبه 75.
26) كافى، ج 2، ص 599.
27) غررالحكم.
28) انفال، 2.
29) توبه، 86.
30) محمّد، 20.
31) بقره، 85.
32) انعام، 25.
33) انبیاء، 5.
34) انفال، 31.
35) فصّلت، 26.
36) انفال، 31.
37) احقاف، 30.

پيام ها
1- پیامبر شخصاً جن را ندید بلكه از طریق وحى به استماع آنان آگاه شد. «اوحى الىّ انّه استمع»
 2- گرچه جن از خاك نیست ولى سخنان انسان را مى‏شنود. «استمع نفر من الجن»
 3- گوش دادن به تلاوت قرآن، در وجود انسان تاثیرگذار است. «استمع... فقالوا... قرآناً عجبا»
 4- قرآن از نظر الفاظ و محتوى با تمام كتب تفاوت دارد. «قرآناً عجبا»
 5 - به سخنى گوش دهیم كه ما را به رشد رساند. «سمعنا قرآناً... یهدى الى الرشد»
 6- قدرت شنیدن «سمعنا»، گفتن «فقالوا» و تجزیه و تحلیل «یهدى الى الرشد» در جنّ وجود دارد.
 7- هدایت قرآن دائمى است. «یهدى الى الرشد»
 8 - رشد واقعى انسان، رشد معنوى است. «یهدى الى الرّشد»
 9- وسیله رشد داشتن كافى نیست، رشد كردن مهم است. «قرآناً عجباً یهدى الى الرّشد فآمنّابه»
 10- نشانه رشد، ایمان و اخلاص است. «یهدى الى الرشد فآمنّا به ولن نشرك»
 11- اگر آمادگى باشد، با شنیدن چند آیه قرآن، انسان هم حقیقت را مى‏فهمد، هم دیگران رادعوت مى‏كند و هم موضع‏گیرى قاطع دربرابر انحرافات مى‏كند. «سمعنا... یهدى الى الرشد فآمنّا به ولم نشرك بربّنا احداً»
 12- ایمانى كامل است كه هرگز با شرك همراه نشود. «آمنّا به ولم نشرك بربّنا احدا»

Copyright 2015 almubin.com