1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 21
تفسير 92. الليل آية 5
Number of verses: 21
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ 5
امّا آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهیزگاری پیش گیرد،

ترجمه
امّا آن كه انفاق كرد و پروا داشت
و پاداش نیك (روز جزا) را تصدیق كرد.
به زودى ما او را براى پیمودن بهترین راه آماده خواهیم كرد.
ولى آنكه بخل ورزید و خود را بى‏نیاز پنداشت.
و پاداش نیك (روز جزا) را تكذیب نمود.
پس او را به پیمودن دشوارترین راه خواهیم انداخت.
و چون هلاك شد، دارایى‏اش براى او كارساز نخواهد بود.

نکته ها
شاید مراد از عطاى همراه با تقوا، این باشد كه عطا با نیّت خالص و بدون منت، آن هم از مال حلال و در مسیر خدا باشد كه تمام این امور در كلمه تقوا جمع است. «اعطى واتقى‏»
اگر خداوند براى برخى راه خیر را باز مى‏كند، «فسنیسّره للیسرى» و براى برخى راه شر را «فسنیسّره للیسرى‏» به خاطر تفاوت تلاش خود انسان‏ها است. «انّ سعیكم لشتّى»
در خانه شخصى ثروتمند درختى بود كه كودكان همسایه هنگامى كه میوه آن درخت به زمین مى‏ریخت، آن را برگرفته و مى‏خوردند ولى صاحب درخت، میوه را از دهان اطفال مى‏گرفت. پدر اطفال مسئله را به پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله گزارش داد.
حضرت نزد صاحب خانه رفته و پیشنهاد كردند درخت را در برابر درختى در بهشت به من بفروش. آن مرد جواب رد به پیامبر داد و گفت: دنیاى نقد را به آخرت نسیه نمى‏فروشم. پیامبر برگشت. یكى از یاران پرسید: آیا اگر من آن درخت را بگیرم و با من نیز چنین معامله‏اى مى‏كنید؟ حضرت فرمود: آرى. آن شخص توانست با بهایى چندین و چند برابر، درخت را خریدارى كند و در اختیار پیامبر گذارد. آن حضرت به نزد آن خانواده فقیر آمده و درخت را به آنها بخشید. در این هنگام آیات این سوره نازل شد.(76) «فامّا من اعطى‏ و اتقى‏ و صدق بالحسنى...»
هر كس گام اول سخاوت را بر اساس ایمان به معاد و تقوا بردارد، خدا ظرفیّت و شرایط روحى او را براى كارها هموار مى‏كند و روح او را با كار خیر مأنوس مى‏گرداند، تجربه و تعقل و كاردانى او را بالا مى‏برد، الهام و ابتكار به او مى‏دهد، پذیرش مردمى و اجتماعى او را زیاد مى‏كند و راه‏هاى جدیدى را براى كار خیر پیش پاى او مى‏گذارد كه همه اینها مصداق «فسنیسّره للعسرى» است.
نكته لطیف آن است كه قرآن مى‏فرماید: او را براى آسان‏ترین راه آماده مى‏كنیم «فسنیسّره للیسرى» و نفرمود: كار را براى او آسان مى‏كنیم. «سنیسر له الیسرى» و فرق است میان آنكه انسان روان باشد یا كارش روان باشد. انسان مى‏تواند با توكل و دعا و اتصال به قدرت بى نهایت آسان داراى چنان سكینه و سعه صدر شود كه هر كارى را به راحتى بپذیرد و انجام هر كار خیر براى او آسان باشد.
در تاریخ كربلا مى‏خوانیم كه همین كه زینب كبرى بدن قطعه قطعه امام حسین‏علیه السلام را دید گفت: «ربّنا تقبّل منّا هذا القلیل» پروردگارا این شهید در نزد عظمت تو كوچك است او را بپذیر! آرى ایمان و تقوا انسان را در برابر هر حادثه بیمه كرده و كار روان و آسان مى‏كند. «فسنیسّره للیسرى‏»
مراد از كلمه «یُسرى» و «عُسرى» كه در قالب مؤنث آمده است، كارها یا راه‏هاى آسان و مشكل است.
آنچه مهم است، اصل بخشش است، نوع و مقدار آن در مرحله بعد است. عطا گاهى كم است، گاهى زیاد، گاهى از مال است و گاهى از مقام و آبرو.
كلمه‏ى «حُسنى» یا مصدر است مثل رُجعى‏ و یا مؤنث احسن است.
امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه «و امّا مَن اعطى و اتّقى و صدّق بالحسنى فسنیسّره للیسرى» فرمودند: «لا یرید شیئا من الخیر الاّ یسّره اللّه له» چیزى را اراده نمى‏كند مگر آنكه خداوند انجام آن را براى او آسان مى‏كند.(77)
و در تفسیر آیه «و امّا من بخل واستغنى و كذّب بالحسنى فسنیسّره للعسرى» فرمودند: «لا یرید شیئا من الشرّ الاّ یسّره اللّه له» درباره انجام دادن هیچ شرى تصمیم نمى‏گیرد مگر آنكه خداوند انجام آن شر را براى او آسان كرده و مرتكب مى‏شود.(78)


76) تفسیر نمونه.
77) كافى، ج‏4، ص‏46.
78) كافى، ج‏4، ص‏47.

پيام ها
 1- شیوه تبلیغ صحیح این است كه بعد از كلیات، نمونه‏ها و مصادیق بیان شود. «انّ سعیكم لشتّى‏ فامّا مَن اعطى‏»
 2- عطا همراه با تقواكار ساز است. «اعطى‏ واتقى‏»
 3- عطا باید بدون ریا و غرور و منت و آزار باشد.«اعطى‏ و اتقى‏...»
 4- آنچه عطا مى‏كنید مهم نیست، چگونه و با چه انگیزه و حالت عطا كردن مهم است. «اعطى و اتقى»
 5 - شرط پذیرفته شدن عطا، تقواست. «اعطى و اتقى» (وگرنه عطاى مال حرام یا با نیّت غیر خالص اجرى ندارد، زیرا «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»(79))
 6- آخرت، بهتر از دنیا است. «الحُسنى‏»
 7 - كسى مى‏تواند به عطاى خود رنگ الهى داده و اهل پروا باشد كه به معاد ایمان داشته باشد. «و صدق بالحُسنى‏» (قرآن به وعده‏هاى قیامت حُسنى گفته است. «كُلاً وعد اللّه الحُسنى»(80))
 8 - ایمان به قیامت، شرط پذیرفته شدن عمل است. «و صدق بالحسنى‏»
 9- بخل و مغرور شدن به مال، نشانه بى‏تقوایى است. «من بخل واستغنى‏»
 10- گشایش یا گره خوردن كارهاى انسان، نتیجه سخاوت یا بخل انسان نسبت به دیگران است. «اعطى... للیسرى، بخل... للعسرى»
 11- نیكى، نیكى مى‏آورد و شر، شر. «اعطى واتقى... فسنیسره للیسرى - بخل واستغنى... فسنیسره للعسرى»
 12- پاداش و كیفر الهى متناسب با رفتار انسانهاست، اگر گره از كار فقرا باز كنیم، خداوند گره از كار ما باز مى‏كند. «فسنیسره للیسرى‏» و اگر فقرا را در عُسرت گزاریم، خداوند هم عسرت را پیش پاى ما مى‏گذارد. «فسنیسره للعسرى»
 13- اهل بخل بدانند كه ثروت نجات دهنده نیست. «و مایغنى عنه ماله اذا تردّى‏»
 14- نتیجه بخل سقوط است، سقوط از انسانیّت و كمال و سقوط از چشم مردم همراه با سقوط در دوزخ و محروم شدن از درجات اخروى. «اذا تردّى»
 15- گاهى منشأ بخل امروز، به خاطر ترس از فقر در آینده است. «بَخل واستغنى‏» (چنانكه در آیه 267 و 268 سوره بقره در كنار دستور انفاق مى‏فرماید: این شیطان است كه شما را از فقر آینده مى‏ترساند. «انفقوا... الشیطان یعدكم الفقر»)
 16- گاهى سرچشمه بخل، مغرور شدن به دنیا و احساس بى‏نیازى نسبت به وعده‏هاى بهشتى است. «بخل و استغنى‏»


79) مائده، 27.
80) نساء، 95.

Copyright 2015 almubin.com